Del Ghargheh Scent of Yesterday 39




2016-09-04 06:39:51


Del Ghargheh
Martik
מילים על-ידי: Zoya Zakarian
על ידי: Amir Khanian

بی تابم برای تکرار لحظه های تو
بیدار دوباره حس کردن هوای تو
بارون ترانه سیل غزل پر نمی کنه جای تو
حرف من نداره زیبایی معنای تو
تا پرده گریه وقتی صدامو می بری
آبی می شه قلبم این ابری خاکستری
ای اوج تخیل لحظه گل در شب غزلسرایی
با تو من رسیدم به لمس روشنایی
دریایی تو دریا ژرف و گیرا بینهایت و انتها
من دل غرقهی تو بی ساحل بی رهایی
پیدا شد ستاره از پشت سایه های شب
در قلب من ای وای احساس تو زیبا است عجب
با تو پر شدم من از طروات از هوای دلدادگی
همرنگ خود تو بی رنگ شدم از سادگی
تیره بود و تاریک تمام لحظه های من
تا روزی که تابید ماه تو در رویای من
ای اوج تخیل لحظه گل شب غزلسرایی
با تو من رسیدم به لمس روشنایی
دریایی تو دریا ژرف و گیرا بینهایت و انتها
من دل غرقهی تو بی ساحل بی رهایی
ای اوج تخیل لحظه گل شب غزلسرایی
با تو من رسیدم به لمس روشنایی
دریایی تو دریا ژرف و گیرا بینهایت و انتها
من دل غرقهی تو بی ساحل بی رهایی